ما و داستان ها

انسان موجودی قصه گو، قصه ساز و قصه پرداز که خود و اطرافیان در آن نقش ایفا می‌کنند.
در واقع اتمسفر پیرامون این بازیگر متبحر را قصه فرا گرفته است.
در مقابل این قصه دنیای واقعی قرار گرفته که هرگاه شرایط به گونه ای سخت پیش می رود به دریای قصه فرو می‌رود به امید صید مرواریدی، تا شاید بتواند تعادل از دست رفته خود را باز پس ستاند.
ولی این قصه ها اگر با زمان، طبیعت و قوانین حاکم بر آن خوانش نداشته باشد می تواند اثر بخشی کم با هزینه زیاد یا حتی نتایج متناقض با خواست اولیه داشته باشند.
قصه ها بعد از رسیدن به تاریخ انقضا، به شدت قادرند انسان و محیط پیرامون او را مسموم و بیمار کنند.

در این زمینه مثالها بی شمارند، از برده داری که زمانی قصه رایجی به حساب می آمد و ارزش محسوب می شد تا رنگ پوست و چاقی و لاغری بگیریم تا آیین ها، به نظر می رسد قصه ها و بازی هایی بودند و هستند که انسانها برای معنا بخشیدن به طول حیات خود از آنها وام می‌گیرد و خود را همچون سَلف خری، لنگان لنگان به ادامه زندگی می کشاند.

شعر زیبای سرکار خانم ژاله اصفهانی:
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

یا شعر خیام:
ما لعبتکانیم و فلک لعبت باز

یاحافظ که می فرماید:
محتسب شیخ شد و فسق خود از یاد ببرد
قصه ماست که در هر سر بازار بماند.

شاید بتوان با قدرت گفت که ما ناگزیریم که در یک قصه بازی کنیم و این حق انتخاب ماست که طراح این داستان چه کسی باشد، خودم؟ ایلان ماسک یا بیل گیتس؟سعدی یا گوته؟ بیت کوین یا استکبار ستیزی؟ انشتین، پول یا درس و مشق و مدرسه و دانشگاه…
مراقب بازی هایی که ناخودآگاه در آن قرار گرفته ایم باشیم، انرژی روانی بسیاری از ما می ربایند و از همه مهمتر “اولویت” های ما را این قصه های ناخودآگاه هزینه بر تعیین می کنند.

حسام فیروزی
اسفند ۱۴۰۱
تهران

آدرس کوتاه این مطلب:

همچنین ببینید

زدن، گاز گرفتن و پرتاب کردن ممنوع

? زدن، گاز گرفتن و پرتاب کردن ممنوع ❇️ آموزش بازی های بدون خشونت به …

Call Now Button

آژانس دیجیتال مارکتینگ لوبیا