دنیایى درون ذهن یک کودک دوازده ساله
امیر حسین دوازده ساله سندرم داون دارد. به مادرش نگاه کرد و بعد به من گفت: یه راز دارم مى خوام بهتون بگم. مادرش لبخند زد و او گفت: مامانم میدونه بهش گفتم. گفت: مى خوام زودتر بزرگ بشم بعدش معلم بشم همه کتابا رو عوض کنم. دیگه نوشته توى کتابا نباشه. فقط عکس باشه.
پرسیدم: چرا؟ گفت: اونوخ هیشکس مشق نداره همه شبا راحت مى خوابن و صبحا هم گریه نمیکنن. با ذوق گفتم:آخ جون این راز خیلى قشنگیه باید بین خودمون بمونه؟ فکرى کرد و گفت: فقط به “همه” بگو که خوشحال بشن مثه خودت.
آهاى آدمها، دنیایى در ذهن یک کودک دوازده ساله هست که در آن مشقى نیست و زمین و آسمانش نقاشى ست، بچه هایش شبها راحت مى خوابند و صبح ها گریه نمیکنند. لطفا این را فقط به “همه” بگویید تا خوشحال شوند مثل من.
دکتر المیرا لایق
روانپزشک
Photo from: rts.ch