لباس قدرت بر تن ناآگاهی، لباس بیارزشی بر تن آموزش! – دکتر حسام فیروزی
با نگاهی به دو واقعه اخیر در جامعه (دستگیری و اعترافات تلوزیونی رقصنده جوان و مراسم خاک سپاری یک نویسنده و مترجم و یک قاتل) به خوبی میتوان به این نکته پی برد که حکومتهای خودکامه و تمامیت طلب از گسترش خشونت منتفع میشوند و اِلمانهایی همچون رقص و موسیقی و…که در تلطیف روان انسان نقش داشته باشند را با پوشاندن لباس ضد ارزش، حذف میکنند. و اما ریشهی این وقایع در کجاست و چگونه میتوان در صدد تغییر آن برآمد.
مهمترین نیاز انسان امنیت است که میتوان آنرا فاصلهای میان مرگ و زندگی تعریف کرد. هر آنچه انسان را به سوی مرگ سوق دهد، “خطر” و هر آنچه او را به سمت امنیت بکشاند، “قدرت” تلقی میشود و از آنجایی که انسان میل به جاودانگی دارد مدام در تلاش است تا مرگ را به تعویق بیندازد. بنابراین قدرت برای انسان به مثابه ابزاری است برای رهایی از مرگ. حال هر آنچه که در قالب قدرت بگنجد بعنوان ارزش تلقی شده و گرایش به آن در دستور کار قرار خواهد گرفت. تربیت بعنوان مهمترین شکل دهنده شخصیت انسان همچون خیاط این ابزار را در اختیار دارد که کدامین لباس را بر تن قدرت بدوزد تا ما آنرا بر تن کرده و احساس ناامنی خود را با آن بپوشانیم ودر این راه این والدین هستند که میتوانند نقش خیاط را ایفا کنند.
در عکسی که مقایسه افراد شرکت کننده در مراسم خاکسپاری یک نویسنده و یک قاتل منتشر شده پر واضح است که لباس قدرت در جامعه ما بر تن کدام ارزش دوخته اند. طبیعی است در جامعه ای که در تربیت کودک والدین از جملاتی همچون؛ ” اگه کسی تو را زد تو هم بزنش” یا ” ببینم کی زورش بیشتره” یا ” غذا بخوری زورت زیاد میشه” یا گردانندگان جامعه از جنگ بعنوان “نعمت”!!! یاد می کنند و کنسرتهای موسیقی تعطیل و رقصندههای آن دستگیر میشوند طبیعی است که مردمانش پرخاشگرترین شناخته شده و مراسم خاکسپاری چه کسی شلوغتر خواهد شد.
حال اگر در این جامعه از همان کودکی به فرزندان خود هنر و هنرمند و نویسنده و معلم و مترجم و… را بعنوان افراد قدتمند جامعه معرفی کند چه؟
گندم از گندم برآید جو ز جو
دکتر حسام فیروزی
۲۱ تیر ۱۳۹۷