پیرمرد کاملا ساکت شد! ? منتظر مراجع بعدی بودم درب اتاق باز شد پیرمرد در حالیکه دو پسرش زیر بغلش را گرفته بودند وارد اتاق شد به اولین صندلی که رسید نشست گویا بیش از این توان راهرفتن نداشت شاید هم ترجیح میداد پسرانش کمتر سنگینیاش بر شانههایشان را احساس …
بیشتر بخوانید »